به احتمال زیاد اگر یک زبان آموز زبان روسی هستید، تا به حال به این که خواندن کتاب های زبان روسی را امتحان کنید فکر کرده اید. خواندن کتاب های زبان اصلی برای هر زبان آموزی که به سطح تقریبا بالایی در یک زبان برسد بسیار مناسب است و علاوه بر سنجیدن سطح خود می توانید با این کار زبان خود را تقویت کنید. در این مقاله همراه ما باشید با معرفی 5 تا از برترین آثار ادبیات کلاسیک زبان روسی. همانطور که می دانید روسیه کشوری غنی از نظر فرهنگ و ادبیات می باشد و در تاریخ خود شاعران و نویسندگان بزرگی را پرورش داده است که با جوایز متعدد، برتر بودن خود را ثابت کرده اند.
معمولا هر گاه کتاب خوبی را تمام می کنید، نظرات خود در مورد اثری که خوانده اید بیان می کنید. همه ما از کتاب هایی که می خوانیم انتظار داریم جذاب و عالی باشند و علاقه مان را بر انگیزند. اگر کتاب ها و مجله های زرد را دور بیندازیم و کمی به عمق و معنای آثاری که می خوانیم بیشتر از دستورالعمل های مطلقی که حتی تضمینی هم نیستند، اهمیت بدهیم، می توانیم در آن میان آثار فوق العاده ای از سبک ادبیات کلاسیک پیدا کنیم که ارزش خواندن دارند و سال هاست توسط افرادی از نسل های گذشته و یا حتی هم نسل های خودمان به ما پیشنهاد می شوند و مخاطبان خود را دارند. این همان دلیلی است که به شما خواندن آثار ادبیات کلاسیک روسیه و زبان روسی را توصیه می کنم، چرا که ادبیات کلاسیک روسیه به شدت در این زمینه می درخشد.
کتاب های خاصی وجود دارد که همیشه در لیست “کتاب هایی که باید بخوانید” و موارد مشابه وجود دارد، و این کتاب ها به طور کلی دو ویژگی دارند: قدیمی و پیچیده؛ که آن ها را با عنوان ادبیات کلاسیک می شناسند. کتاب هایی که در لیست “باید بخوانید” هستند نه تنها آثار ادبی عمیق و پیچیده ای هستند، بلکه به سمت کار های قدیمی تر نیز می روند که به دلایل آشکاری از 99٪ از کتاب های منتشر شده بهتر دوام آورده اند و هنوز پس از سال ها مخاطبان خود را دارند.
اما برخی از این کتاب ها نیز پیچیده و دشوار نیستند، بلکه فقط بسیار طولانی هستند. بیایید رک و پوست کنده بگویم، وقتی کتاب هایی را پیچیده، دشوار و طولانی توصیف می کنید، احتمالاً به ادبیات کلاسیک روسیه اشاره می کنید. ما در جهانی زندگی می کنیم که “جنگ و صلح” غالباً یک عنوان خلاصه و مختصر برای یک رمان بسیار طولانی است. برای دریافت مرجع، نیازی به مطالعه واقعی کتاب ندارید. و با این حال، شما باید کتاب را بخوانید.
ادبیات کلاسیک روسیه مدت هاست که یکی از غنی ترین و جالب ترین شاخه های ادبیات کلاسیک است و اکنون از دو قرن پیش رمان های خارق العاده و زیبایی را در اختیار جهان قرار داده است و همچنان نیز ادامه دارد. از آنجا که در حالی که این لیست ادبیات کلاسیک روسی “باید بخوانید” شامل بسیاری از آثار کلاسیک قرن نوزدهم است، نمونه هایی از قرن 20 و 21 نیز وجود دارد و همه آن ها کتاب هایی هستند که شما واقعاً باید بخوانید. همچنین ممکن است علاقه مند شوید همراه با خواندن این کتاب ها کمی در مورد جملات معروف و ضرب المثل های روسی بدانید.
کدام اثر ادبیات کلاسیک روسیه را باید به عنوان اولین اثر خود بخوانید؟ از جنگ و صلح، وزنه سنگینی که بر سر تمام ادبیات روسیه وجود دارد شروع کنید. از اندازه این رمان دلهره نداشته باشید؛ بسیار خواندنی است، حتی متوجه ورق زدن صفحه ها نخواهید شد. پس دیگر بهانه ای ندارید: اگر شک دارید توجه شما را جلب کند، مانند یک سری داستان کوتاه درباره همان بازیگران متنوع شخصیت ها با آن رفتار کنید. اگر نگران هستید که با نام های طولانی روسی گیج شوید، لیستی از شخصیت های اصلی را که در ابتدای نسخه جدید Vintage ظاهر می شود، کپی کنید و از آن به عنوان نشانک استفاده کنید.
اگر از فراز و نشیب های مبارزات نظامی روسیه خسته شده اید یا بهت زده اید، وحشت نکنید، ژنرال کوتوسوف شما را مسحور خود می کنید و چند صفحه بعد دوباره به حوزه داخلی روستوف باز خواهید گشت یا محاصره خواهید شد درگیر عقده های عاشقانه پیر یا آندره می شوید و… جنگ و صلح غنی، خردمندانه، تماماً شگفت آور، قلب شکن و بسیار ارزشمند است. وقتی به پایان رسیدید، از اینکه چقدر می خواهید رمان را از ابتدا شروع کنید شگفت زده خواهید شد.
جرم و مجازات هم از نظر غنی بودن درست مانند جنگ و صلح است. رودیون راسکولنیکوف دانشجوی فقیر اثر بزرگ و هیجان انگیز فیودور داستایوسکی است. پس از سرقت و قتل، وام دهنده پیر محله و خواهر ناتنی اش با یک تبر و فرار از صحنه جرم، رویون نجات خود را در مخفی شدن در خانه سونیای فاحشه می بیند اما خیلی طول نمی کشد و با ورود کارآگاه پورفیری این جرم، به قتل های گریزلی پیوند می خورد.
این رمان پس از ده سال تبعید خود داستایوفسکی در سیبری نوشته شد و انزوا در آن دوره قطعاً نوشتن او می درخشد. جرم و مجازات با خشونت، لرزش و انفجار، این احساس را حس می کند که در سایه های اخلاق زندگی می کند، در حالی که ایمان ماندگار به بشریت را حفظ می کند.
دکتر ژیواگو تقریباً هرگز منتشر نشد. این نسخه با سانسور اتحاد جماهیر شوروی، به ایتالیا قاچاق شد و در آنجا توسط فلترینلی در سال 1957 منتشر شد. سال بعد جایزه نوبل ادبیات به پاسترناک تعلق گرفت.
اگر فکر می کنید داستان فیلم را می دانید، دوباره فکر کنید. داستان های لارا و یوری ژیواگو یکی از بزرگترین داستان های عاشقانه ای است که تا کنون نوشته شده است، اما دکتر ژیواگو چیزی بیش از این رابطه است. همانطور که کشور در قلب خود گسترده است، تصویری که پاسترناک از معنای قرار دادن ملت خود در مقابل خود و قبل از دیگران به معنای قوی ترین یادآوری برای آزادی شخصی است که نباید به راحتی رعایت شود، عمل می کند.
وقتی شیطان در دهه 1930 وارد مسکو شد، او یک لیگ با خود به همراه می آورد که شامل معشوقه او، جادوگر هلا و یک گربه سیاه با طعم نامناسب ودکا می شد. آن ها که به وحشت نخبگان شهر مشغولند، دیدار خود را با طغیان نمایشی آواز، مرگ ناگهانی و گسترش ابعاد اعلام می کنند. با داستان استاد و مارگاریتا نه تنها به دلیل دامنه تخیل، بلکه همچنین عدم پذیرش رئالیسم که به نفع هجو کارناوالسکی سرنگون شده و قصد دارد نمای قابل احترام و الحادی جامعه روسیه را از بین ببرد، قابل توجه است.
این کتاب مدت ها در حال نوشته شدن بود. بولگاکوف سرانجام نوشتن رمان را در سال 1940 پس از 12 سال به پایان رساند. اما ارزش آن بسیار زیاد بود، از زمان انتشار اولین نسخه آن در سال 1967، استاد و مارگاریتا طرفداران زیادی پیدا کردند و به عنوان کلاسیک ادبیات روسیه و قرن بیستم مورد ستایش قرار گرفت.
زندگی و سرنوست اثر واسیلی گروسمن، دنباله کتاب او برای یک علت عادلانه، ما را به تاریخ جدید تر روسیه می برد. دهه 1940، زمانی که استالینگراد در محاصره نازی ها است و پاکسازی قومی بسیار گسترده است. ویکتور اشتروم، فیزیکدان درخشان هسته ای در قلب رمان، که بر اساس زندگی خود خود گروسمن ساخته شده است. یکی از جذاب ترین قسمت های این رمان آن است که در آن اشتروم از نامه ای می فهمد که مادرش در هولوکاست اوکراین کشته شده است، درست همانطور که گروسمن از مرگ مادر خود باخبر شد.
شاید معروفیت زندگی و سرنوشت از میان رمان های این لیست از همه کمتر باشد، اما تصویری گسترده از خانواده ای است که در تلاطم سیاسی و اجتماعی روسیه در قرن بیستم هستند. این رمان تا ح0دود زیادی من را به یاد اثر به یاد ماندنی دزد کتاب انداخت. باز هم معتقدم ایست گونه رمان ها هم طرفداران خود را دارند.
3 Comments
خیلی ممنون که مطلب هایی که دارید واضح توضیح دادین.ممنون از سایت خوبتون. عالی هستید
متشکر از شما 🌹🌹
خیلی ممنون که سریع میرید سر اصل مطلب .ممنون از سایت خودتون. عالی هستید